کوچک بی نظیرم سه شش ماه از با تو بودمان گذشت و تو چه زود یک سال و نیمه شدی دخترم کمی دخترانه شده ای این روزها قر و فر و لوسی و رقص و شیرین زبانیهایت دلمشغولی این روزهایمان شده این روزها بیشتر کتاب میخوانم برایت و تو بیشتر کتاب خوان شده ای مینشینی و میخوانی گاهی حتی از روی یک برگ کاغذ سفید گاهی لالایی میگویی برایمان گاهی شعر میخوانی مامان عروسک هایت میشوی و روی پا میخوابینیشان و چقدر دوست دارم لحظاتی را که مامان من میشوی و سرم روی پاهای کوچک توست عاشق مهمهانی و وقتی کسی می آید بلند بلند شادی میکنی بخصوص اگر این کسی آقون یا آقایی یا عزیزت باشد و بخصوص تر اگر یک خاله ای عمه ای چیزی ب...