بهاربهار، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 10 روز سن داره

بهانه ما بهار

بهار شیرینم

1393/2/15 1:31
نویسنده : مامان بهار
334 بازدید
اشتراک گذاری

کارت عابر بانکم لحظه ای دست بهار خانم رویت شد و سپس ناپدید شد

سه روز گشتم اما پیدا نشد

هر روز با هر زبانی از بهار خواستم بگه کجا پنهانش کرده نگفت

تازه خودش هم با من میگشت............

 

روز سوم نشستم به گریه و تا متوجه شدم تحت تاثیر قرار گرفته شدتشوبیشتر کردم

 

بهار:مامان نه... نازی... نازی (همراه با نوازش)

من:من عابر کارتمو میخوام و مثلا گریه

بهار:مامان.....کفش

من:کفش؟

بهار: کارت........کفش

 

***عابر کارت تو لنگه کفش باباش بود***

پسندها (1)

نظرات (3)

مریم
15 اردیبهشت 93 1:34
آخی نازی دختر بلا فکر کن سه روز مامانش این شلکی بوده
مامان فرنيا
20 اردیبهشت 93 10:51
يكي ميگفت بچه ام هر چي را مياندازه توي سطل زباله گفتم خيلي عاليه كه جاي وسايل گم شده را ميدوني و هر شب قبل از گذاشتن اشغالها فقط كافيه يك نگاهي به داخل سطل بندازي و بعد بگذاريش بيرون ماجراي يك روز كه يك چك 50هزارتوماني را گم كرده بودم و اخر توي كيف بازي فرنيا پيدا كردم و دقيقا زماني كه من هم به گريه افتاده بودم جاي چك مشخص شد
مامان بهار
پاسخ
عجب اعجوبه هایین والااا
مامانِ بهار
22 اردیبهشت 93 10:01
مامان بهار
پاسخ
جز خنده چه میشه کرد