بهاربهار، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره

بهانه ما بهار

خنده گل های من

1391/11/1 2:29
نویسنده : مامان بهار
275 بازدید
اشتراک گذاری

 

پدرت را که برای اولین بار دیدم نوشتم:

 

مثال معجزه های بهار میخندی   به رسم تیره این روزگار میخندی

 

و این بیت روزها و سالها بعد غزلی شد برای خودش

 

امروز بارز ترین مشخصه دخترم که همه از آن حرف میزنند خنده های همواره  و خوش خلقی همیشه اوست

آری اکنون این خود بهار است که در غزل زندگی ما  معجزه وارمیخندد بی هیچ شاهد و مثالی

 

خدایا از تو ممنونم به خاطر شیرینی های اینروزهایمان

و چه چیز شیرین تر و گواراتر از خنده و شادی بهار است

برای من و پدرش

.

.

.

اشک های شوقم را بگیرید دارد میریزد

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامی آنیتا
21 دی 91 0:25
عزیزم انشاالله همیشه زندگی به روی بهار وبهار به روی شما لبخند بزنه
رها
21 دی 91 1:02
خیلی با احساس بودش


مرسی رها جونی
الی مامان
24 دی 91 11:31
حساب و کتابم خیلی اشتباه نرفته باشد ، باید هم ماه باشند بانوی خانه ی شما ، با مرد اینروزهای خانه ی من
مرداد 1391؟؟؟
دا نگهدارش باشد از همان روزها تا همیشه ی هستیییییییییییییییی


29 تیر 91 پا گذاشت به خانه ساکت ما
درست حساب کردی خیلی نزدیکند به هم
خدا نگهدار همه گل ها باشد و بخصوص مرد کوچک شما....
مائده
24 دی 91 21:23
سلام بهارجونم شنیدم این روزا بداخلاق شدی خوشگلم یه کم صبر کنی فرشته ی دندون میاد برات دندون میاره اونوقت بازم برامون میخندی خوشگلم بازم دوستت دارم


سلام مائده جون
آره دوستم یه کم احوالم ناخوشه فکر کنم یکی از مرواریدام داره درمیاد
منم دوستت دارم
مامان فرنیا
26 دی 91 9:05
خنده های این فرشته های کوچولو همیشه با اشک شوق ما مامان و بابا ها همراه است چقدر اولینهای این گلها زیباست اولین خنده ها اولین کلمات اولین قدمهاو اولین.... بهارجون همیشه شاد باش و بخند تا اشک شوق مامان سرازیر بشه
غریبه
26 دی 91 12:30
بهار کوچولو بخند تا زندگی به کام مادر و پدرت باشه
غریبه
26 دی 91 12:31
مامان بهار الهی که گلهات همیشه شکوفا و خندان وتو همیشه شاد و اشک شوق در چشم
غریبه
26 دی 91 12:32
بابای بهار باز هم عشق باز هم شوق چه اتفاقات خوبیست در زندگی شما
ننه سلما
26 دی 91 12:34
بهار خانم دیدی انقدر خندیدی که اشک های مامانت ریخت تا باشه از این خنده های تو و ازاین گریه های مامیت
تارا
26 دی 91 12:36
پس عسک خنده هات کو بهار تپلی؟ بخند خاله جون تا مامانت خوشحال بشه همون طور که پاپات خندید................ ههههههههههههفضولی کردم
مرجان مامان آران
26 دی 91 15:23
عزیزم دلم هزار ماشالااااااااااااااااااااااا
خودتم که یه دختر خوشگلشو داریییییییییی
خدا حفظش کنه ممنون که پیش ما اومدی :
خوشحال میشم تبادل لینک کنیم دوستم


ممنون عزیزم
حتما لینکت میکنم
مریم
27 دی 91 10:17
مریم جان، مامان مهربون بهار
من حتی با خوندن این نوشتت هم اشک شوق پیچید تو چشام.
ان شاالله که همیشه گلامون خندان باشند.


آمین
مریم
27 دی 91 10:28
راستی یادم رفت بگم من وبلاگت رو تو کلوب مرداد ماهیا دیده بودم، تقریبا کل آرشیوت روهم خوندم. با خیلی از پست هات هم این اشک شوق و شکر پیچید تو چشمام.
اما از بس که قشنگ مینویسی دلم می خواست کامنت خوبی برات بزارم که اونم با عجله بچه داری هنوز میسر نشده بود. اما امروز که دیدم به وبلاگم سر زدی، دلم نیومد از احساسم برات نگم.
امیدوارم که همیشه تو و بهار خانوم و بابای مهربونش شاد و خندان و خوشبخت باشید.
با اجازت وبلاگتو لینک میکنم، دوست داشتی منم لینک کن



مریم جان
خوشحالم که با این همه زحمت بچه داری وقت گذاشتی و نوشته هامو خوندی و ممنون از لطفی که به من داری
حتما لینکت میکنم عزیزم
زهرا
27 دی 91 12:57
دختر معرکه بود
بهار زندیگی شما بی هیچ شاهد و مثالی همیشه خنداننننننننننننننن


ممنون
پارمیدا
27 دی 91 16:52
عکس؟؟؟؟/؟؟؟؟/


چشم به زودی.........
مرجان مامان آران
27 دی 91 17:58
_-------- _________________.-'.....&.....'-. ________________\.................../ _______________:.....o.....o........; ______________(.........(_............) _______________:.....................: ________________/......__........\ _________________`-._____.-'شاد باشی مهربون ___________________\`"""`'/ __________________\......,...../ _________________\_|\/\/\/..__/ ________________(___|\/\/\//.___) __________________|_______| ___________________)_ |_ (__ ________________(_____|_____) اپ کردیمممممممممممم بیایین پیشموننن
مرجان مامان آران
27 دی 91 18:18
خصوصی عزیزم






مرجان مامان آران
29 دی 91 1:36
ممنون که اومدی عزیزم
راستی من که بودم اون اخریه با روسری عکسامون معلوم بود


دیمت مرجان جون
انشالله به زودی تولد گل خودتو جشن میگیری